سیدعماد حسینی کارگردان سینما در خصوص لزوم تنوع ژانر در سینمای کشور و عبور از دو ژانر «اجتماعی» و «کمدی» گفت: نبود ژانر و بیتوجهی به کارکرد آن در سینمای ایران یکی ازعوامل مؤثر در شکلگیری وضعیت موجود آن است؛ زیرا عدم تنوع قصه، ضعفهای ساختاری، کلیشه های روایی، تولیدات سادهانگارانه و ... در بازار فیلم و سریال ایران، این چرخه رامحدود کرده و ســـلایق مخاطب را که از طریق تولیدات روز دنیابا ژانرها آشـــنایی کامل دارد بهکلی نادیده گرفته است.
کارگردان فیلم سینمایی «استاد» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: از طرفی، با گذشت سال ها و گذار از دوران آزمون و خطا، سینمای ایران با رویکرد ژانر ستیزانه اش نتوانسته چرخه طبیعی خود را در نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور کامل کند. این در حالی است که ژانر به گفته آلتمن «هم ساختار است و هم مجرایی که از طریق آن مواد خام از تهیه کنندگان به ســـمت کارگردانان و از صـــنعت به ســـمت پخش کنندگان، نمایش دهندگان، مخاطبان و دوستان شان جاری می شود».
وی ادامه داد: در ســـینمای ایران هم ازنظر معنایی و هم ازنظر نحوی ما کمتر نقاط اشـــتراک و تلاقی بین فیلم ها پیدا میکنیم. در عوض تکیه مان بر چرخه ســتاره ای اســت؛ چرخه ای که به دلیل فردی بودنش، چندان قابل اتکا نیســت و با حذف ســـتاره از بین می رود. بنابراین فیلم ها مســـتقل از یکدیگر عمل می کنند و جهان ســـینماتیکی برای مخاطب خلق نمی شود.
حسینی خاطرنشان کرد: در نتیجه این نابســـامانی، گروهی از منتقدان و نظریهپردازان ایرانی معتقدند ریشـــه اصـــلی مشـــکلات دائمی و تاریخی ســـینمای ایران، نبود نظامی ژانر محور یا به عبارتی، رویگردانی سینمای ایران از به کارگیری نظام ژانری است. به باور آن ها میتوان از ظرفیت های نظام ژانری و تاثیر بر روابط چند ســـویه بین مخاطب، ســرمایه گذار، فیلمســاز و اثر هنری بهرهبرداری کرد. این گروه معتقدند اگر قرار بر گشــودن گرههای این ســـینما باشـــد، نقطه آغازین آن توجه جدی به نظام صـــنعتی ســـینما و ژانر محوری در سینمای ایران است.
این سینماگر تأکید کرد: چرا که در ســـال های اخیر نگاه مخاطبان جهانی به ســـمت فیلم های ژانری غیر هالیوودی متمایل شده است، که البته این مسأله به معنای طرد الگوها نیست؛ بلکه ناشی از قدرت گرفتن صنایع سینمایی نوظهور است.
وی با بیان اینکه بررســی ریشــه های ســینمای معاصــر کره جنوبی بهخوبینشــان می دهد که فیلم های وحشــت کرهای چگونه داســـتان ها و ســـنت های بومی را در خدمت ژانر به کار میگیرند اظهار داشت: این فیلم ها با استفاده از فرهنگ عامه و رجوع به سنت های داستانی غیر از سنت های داستانی متداول در غرب، زیر ژانری بومی/ ملی را تحت عنوان K- Horror نمایندگی می کنند.
حسینی افزود: مناطق مختلف جغرافیای ایران به لحاظ امنیتی، سیاسی، قومی، فرهنگی و... شـــرایط ویژه ای دارند که می تواند زمینه های روایی و شـــمایلی مناســـبی برای تحقق یک سینمای ملی باشند ولی در کشــور ما وجود مشــکلات فرهنگی، اجتماعی و حتی ســاختاری باعث شـــده تا ســـینمای مبتنی بر الگوهای فراگیر ژانری شـــکل نگیرد و همین دلیلی برای سردرگمی تولید کننده، مخاطب و حتی فیلم ها است.
وی در پایان این گفتگو متذکر شد: درنتیجه این ســـاختار گریزی فرهنگی- اجتماعی، ســـینمای ایران و محصـــولات نمایشـــی تلویزیون ما به طور شـــایســـته ای جامعه فرهنگی ایران را نمایندگی نمیکنند؛ زیرا تمایزات اجتماعی و تنوع جغرافیای فرهنگی جامعه تاکنون درسینمای ما نمود پیدا نکرده است.
ارسال نظر